سمپوزیوم دوروزهی شریعتیشناسی در استانبول طی
روزهای 17 و 18 نوامبر/27 و 28 آبان 91 به ابتکار انتشارات فجر، از ناشرین
عمدهی آثار شریعتی به زبان ترکی، با مشارکت فعال دانشگاهیان و استقبال خوب
جوانان برگزار شد. آمفیتئاتر فرهنگسرای باغلارباشی در محلهی اوسکودار که
گنجایش پذیرایی حدود هشتصد تن را داشت، دائما پُر شد و جمعیت جوان
گروهگروه در حال آمد و شد به سالنهای کنفرانس، میز کتاب و آرشیو، و
نمایشگاه عکس و بیوگرافی شریعتی بودند. نزدیکی زمانی این مراسم با دوم آذر،
هفتاد و نهمین سالگرد تولد شریعتی، و حضور همسر و فرزند او در جلسه توجه
خوانندگان و علاقمندان آثار وی را که تا کنون بیشتر با افکار او آشنایی
داشتند، متوجه ضرورت شناخت ویژگیهای شخصی او ساخته بود.

مراسم پس از اعلام برنامه توسط نمایندهی نشر فجر،
سخنان کوتاه شهردار آن منطقهی استانبول، و نمایش فیلمی از زندگی و آثار
شریعتی (که با نیایشی با صدای خود او به پایان رسید)، با دعوت از دکتر
پوران شریعترضوی جهت ایراد سخنانی بهعنوان افتتاح رسمی نشست آغاز شد.
ایشان با تشکر از مسئولان این انتشارات که با جدیت و امانت موفق به تحقق
این دستآورد بزرگ شدند، به تکتک مترجمان دست مریزاد گفت و این نحوهی کار
را اُلگویی برای سایر کشورهایی دانست که دستاندرکار برگردان آثار
شریعتیاند. سپس، از دکتراحسان شریعتی خواسته شد تا انتظار خود را از این
همایش ابراز کند. وی با اشاره به موقعیت کنونی جنبشهای آزادیخواهانه و
عدالتطلبانهی جهان مسلمان، و مقام تاریخی ترکیه بهمثابهی آزمایشگاه، پل
ارتباطی و میدان مواجههی شرق و غرب و شمال و جنوب، محصول بحثهای این
همایش را تأثیرگذار و حامل تبعات بعدی دانست. او بررسی میراث فکری معلم
«عرفان، برابری، آزادی» را در عصری که بشر نؤمید از خدایان ادیان کهن و
سرگردانِ پایان فراروایات مکاتب نوین، تشنهی سخنی نو است، ارجمند دانست و
آنگاه، بهنوبه خود از زحمات مترجمان و استقبال فرهنگیان و خوانندگان آثار
شریعتی در کشورهای ترکزبان تشکر کرد.
پس از این مقدمات، علی بولاچ،
از روزنامهنویسان مطرح در جنبش مسلمانان ترکیه، سخنرانی کرد و به تشریح
جایگاه شریعتی در رخداد انقلاب اسلامی ایران (و در نسبت با آیتالله
طالقانی، امام خمینی، استاد مطهری، مرحوم بهشتی و ..)، پرداخت. سخنرانیها
به گونهای ترتیب یافته بود که بلافاصله سخنران بعدی به نقد نظریهی
سخنران اصلی قبلی میپرداخت. برای نمونه، دیدگاه مرکزی سخنران نخست توسط
سخنرانی دیگر که آنرا محافظهکارانه ارزیابی میکرد، مورد نقد قرار گرفت.
آنگاه نخستین پانل، با شرکت هشت تن از اساتید دانشگاه آغاز به کار کرد و
موضوعات: سنت و تجدد (شامل اوچال)، تشیع علوی و تشیع صفوی (مراد دمیرکل)،جایگاه شریعتی در تفکر معاصر اسلامی (احسان توکر)، ارائه تحقیق، تحلیل، نقد و بررسی شد.

روز دوم نیز پانلهای صبح و بعدازظهر موضوعاتی چون: نگاه شریعتی به تاریخ ادیان (محمود آیدین)، ایدئولوژیهای مدرن، بهویژه تلقی او از انواع مارکسیسم (امید آکتاش)، مسأله آزادی انسان و بیگانگی (قدیر جاناتان)، زن در نگاه شریعتی (خانم جهان آکتاش)، حج (گوربوز دنیز)، و ..، مورد بحث تفصیلی و انتقادی واقع شد.
سپس در بخش پایانی برنامه نمایندگان پژوهشگران جوان به
نوبت پشت تریبون رفتند و برداشتهای خود را از شریعتی و انتظارات و
امیدهایشان را برای آیندهی تداوم اندیشه و راه او بیان داشتند.
در پایان همایش مسئولان، بار دیگر از احسان (جالب این
بود که فعالان مراسم جملگی بنحوی صمیمانه پوران خانم و احسان را به اسم
کوچک صدا میکردند، البته به استثنای مواقعی که پشت تریبون رسمی اسم
میبردند)، خواستند که ارزیابی خود را از کیفیت بحثهای دو روزه بیان کند.
احسان شریعتی با اشاره به اینکه مانع زبان امکان فهم جزئیات مباحث مطرحشده
را برای او فراهم نیآورده، پوزش خواست و اما چنین جمعبندی کرد که: «خلق
آثار دکتر شریعتی همچنانکه ترجمه آثارش به ترکی در شرایط سخت سرکوب پلیسی و
نظامی انجام شد و حاکی از درد و سرشار از شور و شوق و ناگزیر از شتاب است.
شریعتی در حوزههای سهگانهی «اسلامیات، اجتماعیات، و کویریات»، تزهای
متعدد قابل تأمل، بحث و بررسیای را مطرح کرده است. اما او خود میگفت: حرف
اصلیام، مبارزه با زر و زور و بهویژه تزویر است. (و این تثلیثها به هم
مربوط و نشان انسجام تفکر او بود) و «استحمار» کلیدواژهای بود که او در
زبان فارسی آفرید و ریشهی همهی دردها را اعم از استعمار و استبداد و
استثمار، در آن مییافت و آنرا دو نوع میدانست: کهنه (دینی-سنتی) و نو
(ایدئولوژیهای مدرن). پس بدیلِ اندیشهی شریعتی نوعی از خودآگاهی
رهائیبخش معنوی است که در توحید مثلث، عرفان، برابری، و آزادی، تجلییافته
است. و امروز زمان تحقق این آرمانها در جنبش واحد نوزایی و پالایش تمدن و
فرهنگ اسلام، فراسوی تفرق قومی-مذهبی فرارسیده است. و این همان آرزوی
سیدجمال بزرگ بود که در همین شهر در حصر مُرد. وی همچنین افزود که از زمان
رفتن شریعتی سه دهه و نیم میگذرد و پس از او ما شاهد رشد بنیادگرایی دینی و
اُفت ایدئولوژیها و بهویژه، فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم دولتی بودیم، لذا
امروزه گفتمانی نوشریعتی پاسخگوی موقعیت و مشکلات کنونی ماست.

مراسم با سخنان خانم شریعترضوی خاتمه یافت که ضمن
ابراز تشکری پرحرارت از همه حضار و بهخصوص مبتکران، مترجمان و جوانان این
کلام از شریعتی را سر داد که: «نویسنده را هیچ قدرتی جز خوانندهاش نمیتواند خاموش سازد!»
و جلسه با ابراز احساسات پرشور حضار به پایان رسید. پیش از برگزاری همایش
نیز خانم شریعترضوی مصاحبهای با تلویزیون هلال ترکیه انجام داد با پرسش
از شخصیت و خصائص روحی و اخلاقی شریعتی در خانواده و جامعه. همچنین در سایر
نشستها و گفتگوها روشنفکران مسلمان ترکیه علاقمند به شناخت بیشتر خود
شریعتی بودند. اما وضع آثار او در آنجا هنوز همان حال و هوای روزهای انقلاب
خودمان را دارد: برخلاف ایران امروز، هنوز کتابهایی چون ابوذر، خودسازی
انقلابی، اسلامشناسی و...، بیش از کویریات مورد توجهاند.
lمنبع:http://www.drshariati.org